لغت
لهستانی – تمرین افعال

آویخته شدن
یخها از سقف آویخته شدهاند.

سوار شدن
بچهها دوست دارند روی دوچرخه یا اسکوتر سوار شوند.

انتقاد کردن
رئیس از کارمند انتقاد میکند.

فریاد زدن
پسر به همه توان خود فریاد میزند.

بازگرداندن
مادر دختر را به خانه باز میگرداند.

پوشاندن
کودک گوشهایش را میپوشاند.

نمایندگی کردن
وکلاء موکلان خود را در دادگاه نمایندگی میکنند.

برگشتن
معلم مقالات را به دانشآموزان برمیگرداند.

پارک کردن
ماشینها در پارکینگ زیرزمینی پارک شدهاند.

نیاز داشتن
من تشنهام، نیاز به آب دارم!

مطرح کردن
چند بار باید این استدلال را مطرح کنم؟
