لغت

لهستانی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/38296612.webp
وجود داشتن
دایناسورها دیگر امروز وجود ندارند.
cms/verbs-webp/115291399.webp
خواستن
او خیلی چیز می‌خواهد!
cms/verbs-webp/103163608.webp
شمردن
او سکه‌ها را می‌شمارد.
cms/verbs-webp/121112097.webp
نقاشی کردن
من برای تو یک تابلوی زیبا نقاشی کرده‌ام!
cms/verbs-webp/114052356.webp
سوختن
گوشت نباید روی منقل بسوزد.
cms/verbs-webp/123179881.webp
تمرین کردن
او هر روز با اسکیت‌بورد خود تمرین می‌کند.
cms/verbs-webp/123380041.webp
اتفاق افتادن
آیا در تصادف کاری به او افتاده است؟
cms/verbs-webp/113136810.webp
فرستادن
این بسته به زودی فرستاده می‌شود.
cms/verbs-webp/15353268.webp
فشار دادن
او لیمو را فشار می‌دهد.
cms/verbs-webp/91930542.webp
توقف کردن
پلیس‌زن ماشین را متوقف می‌کند.
cms/verbs-webp/114091499.webp
آموزش دادن
سگ توسط او آموزش داده شده است.
cms/verbs-webp/96748996.webp
ادامه دادن
کاروان سفر خود را ادامه می‌دهد.