لغت
لهستانی – تمرین افعال

تقلید کردن
کودک یک هواپیما را تقلید میکند.

توضیح دادن
پدربزرگ به نوهاش دنیا را توضیح میدهد.

مخلوط کردن
نقاش رنگها را مخلوط میکند.

سوزاندن
شما نباید پول را بسوزانید.

قرار گذاشتن
دوست من امروز من را قرار گذاشت.

خواستن
نوعه من از من زیاد میخواهد.

مناسب بودن
مسیر برای دوچرخهسواران مناسب نیست.

ایستاده گذاشتن
امروز بسیاری مجبورند ماشینهای خود را ایستاده گذارند.

رها کردن
آیا پناهندگان باید در مرزها رها شوند؟

خواندن
کودکان یک ترانه میخوانند.

تغییر کردن
چراغ به سبز تغییر کرد.
