لغت
لهستانی – تمرین افعال

آشنا بودن
او با برق آشنا نیست.

رها کردن
آیا پناهندگان باید در مرزها رها شوند؟

عادت کردن
کودکان باید به مسواک زدن عادت کنند.

زدن
کی زنگ در را زد؟

نشان دادن
او به فرزندش جهان را نشان میدهد.

تحویل دادن
او پیتزا به خانهها تحویل میدهد.

جابجا شدن
همسایههای ما دارند جابجا میشوند.

لگد زدن
مراقب باشید، اسب میتواند لگد بزند!

مطالعه کردن
زنان زیادی در دانشگاه من مطالعه میکنند.

نزدیک شدن
حلزونها به یکدیگر نزدیک میشوند.

پایان یافتن
مسیر اینجا پایان مییابد.
