لغت
لهستانی – تمرین افعال

وارد کردن
برف داشت میبارید و ما آنها را وارد کردیم.

زایمان کردن
او به زودی زایمان میکند.

سخت یافتن
هر دوی آنها وداع گفتن را سخت مییابند.

دویدن
او هر صبح روی ساحل میدود.

دادن
پدر میخواهد به پسرش پول اضافی بدهد.

گیر افتادن
چرخ در گل گیر کرد.

وارد کردن
لطفاً الان کد را وارد کنید.

ترک کردن
گردشگران در ظهر ساحل را ترک میکنند.

کُشتن
باکتریها بعد از آزمایش کُشته شدند.

باعث شدن
شکر بسیاری از بیماریها را ایجاد میکند.

وارد کردن
نباید روغن را در زمین وارد کرد.
