لغت
پرتغالی (BR) – تمرین افعال

وارد کردن
نباید چیزا به خانه بیاوریم.

متقاعد کردن
او اغلب باید دخترش را برای خوردن متقاعد کند.

بحران کردن
آنها برنامههای خود را بحران میکنند.

صحبت کردن
هر که چیزی میداند میتواند در کلاس صحبت کند.

ایستادن
او دیگر نمیتواند به تنهایی بایستد.

شرکت کردن
او در مسابقه شرکت میکند.

گرفتن
او چند هدیه گرفت.

نظر دادن
او هر روز در مورد سیاست نظر میدهد.

اخراج کردن
رئیس من مرا اخراج کرده است.

قرار گرفتن
یک مروارید در داخل صدف قرار دارد.

خواستن ترک کردن
او میخواهد هتل خود را ترک کند.
