لغت
پرتغالی (BR) – تمرین افعال

بریدن
موسس موهای او را میبرد.

شنیدن
من نمیتوانم شما را بشنوم!

تمرین کردن
او هر روز با اسکیتبورد خود تمرین میکند.

تغییر کردن
چراغ به سبز تغییر کرد.

بیرون رفتن
بچهها سرانجام میخواهند بیرون بروند.

محدود کردن
در یک رژیم غذایی، باید میزان غذای خود را محدود کنید.

بهروز کردن
امروزه باید دانش خود را بهطور مداوم بهروز کنید.

چرخاندن
او گوشت را چرخاند.

احساس کردن
او اغلب احساس تنهایی میکند.

گرفتن
او یک هدیه زیبا گرفت.

ساختن
آنها میخواستند یک عکس خندهدار بسازند.
