لغت
پرتغالی (BR) – تمرین افعال

وارد کردن
برف داشت میبارید و ما آنها را وارد کردیم.

به اشتراک گذاشتن
ما باید یاد بگیریم ثروتمان را به اشتراک بگذاریم.

برخاستن
متاسفانه هواپیمای او بدون او برخاسته است.

شرکت کردن
او در مسابقه شرکت میکند.

ذکر کردن
رئیس ذکر کرد که او را اخراج خواهد کرد.

رسیدن
او دقیقاً به موقع رسید.

فراموش کردن
او نمیخواهد گذشته را فراموش کند.

مراقبت کردن
سرایدار ما از پاک کردن برف مراقبت میکند.

اقامت یافتن
ما در یک هتل ارزان اقامت یافتیم.

گذشتن
قطار از کنار ما میگذرد.

مست شدن
او تقریباً هر شب مست میشود.
