لغت
پرتغالی (BR) – تمرین افعال

خوردن
من سیب را خوردهام.

تقلید کردن
کودک یک هواپیما را تقلید میکند.

زخمی کردن
او میخ را از دست داد و خودش را زخمی کرد.

پیشنهاد دادن
زن به دوستش چیزی پیشنهاد میدهد.

کار کردن برای
او سخت کار کرد برای نمرات خوبش.

خواستن
او خیلی چیز میخواهد!

توسعه دادن
آنها یک استراتژی جدید را توسعه میدهند.

آشنا بودن
او با برق آشنا نیست.

دانستن
بچهها خیلی کنجکاو هستند و الان زیاد میدانند.

ساختن
بچهها یک برج بلند میسازند.

محدود کردن
حصارها آزادی ما را محدود میکنند.
