لغت
پرتغالی (BR) – تمرین افعال

مبارزه کردن
اداره آتشنشانی آتش را از هوا مبارزه میکند.

پریدن روی
گاو به روی دیگری پریده است.

خداحافظی کردن
زن خداحافظی میکند.

پریدن بلند
کودک بلند میپرد.

برداشتن
بیل ماشین خاک را دارد میبرد.

اشتباه کردن
با دقت فکر کن تا اشتباه نکنی!

وجود داشتن
دایناسورها دیگر امروز وجود ندارند.

با خود بردن
ما یک درخت کریسمس با خود بردیم.

نشستن
بسیاری از مردم در اتاق نشستهاند.

به خوبی دیدن
من با عینک جدیدم همه چیز را به خوبی میبینم.

حذف شدن
بسیاری از مواقع به زودی در این شرکت حذف خواهند شد.
