لغت
اسلواکی – تمرین افعال

هیجان زدن
منظره او را هیجان زده کرد.

حرکت کردن
وقتی چراغ عوض شد، اتومبیلها حرکت کردند.

گذشتن
گاهی وقتها زمان به آرامی میگذرد.

سوختن
گوشت نباید روی منقل بسوزد.

سوزاندن
یک آتش در شومینه میسوزد.

لال کردن
آن مفاجأت او را لال میکند.

صدا دادن
صدای او فوقالعاده است.

دادن
پدر میخواهد به پسرش پول اضافی بدهد.

گوش دادن
او گوش میدهد و یک صدا میشنود.

محافظت کردن
یک کلاه باید از تصادفها محافظت کند.

توقف کردن
زن یک ماشین را متوقف میکند.
