لغت
اسلونیایی – تمرین افعال

نوشتن
او یک نامه مینویسد.

مبارزه کردن
اداره آتشنشانی آتش را از هوا مبارزه میکند.

حرکت کردن
وقتی چراغ عوض شد، اتومبیلها حرکت کردند.

دادن
آیا باید پول خود را به گدا بدهم؟

نابینا شدن
مردی با نشانها نابینا شده است.

با هم آمدن
زیباست وقتی دو نفر با هم میآیند.

با هم زندگی کردن
این دو قرار است به زودی با هم زندگی کنند.

اعتماد کردن
ما همه به یکدیگر اعتماد داریم.

وارد کردن
بسیاری از کالاها از کشورهای دیگر وارد میشوند.

انتخاب کردن
انتخاب کردن آن یکی درست سخت است.

انتظار کشیدن
ما هنوز باید یک ماه صبر کنیم.
