لغت
اسلونیایی – تمرین افعال

نابود کردن
گردباد بسیاری از خانهها را نابود میکند.

وارد کردن
من قرار را در تقویم خود وارد کردهام.

آشنا بودن
او با برق آشنا نیست.

عادت کردن
کودکان باید به مسواک زدن عادت کنند.

مخلوط کردن
نقاش رنگها را مخلوط میکند.

قبول کردن
بعضی از مردم نمیخواهند حقیقت را قبول کنند.

پریدن بر
ورزشکار باید از مانع بپرد.

تمرین کردن
زن یوگا تمرین میکند.

مدیریت کردن
باید با مشکلات مدیریت کرد.

فریاد زدن
اگر میخواهید شنیده شوید، باید پیام خود را به طور بلند فریاد بزنید.

گم شدن
کلید من امروز گم شده!
