لغت
اسلونیایی – تمرین افعال

کار کردن برای
او سخت کار کرد برای نمرات خوبش.

به خوبی دیدن
من با عینک جدیدم همه چیز را به خوبی میبینم.

محافظت کردن
یک کلاه باید از تصادفها محافظت کند.

لغو شدن
پرواز لغو شده است.

گریه کردن
کودک در وان حمام گریه میکند.

برگشتن
بومرانگ برگشت.

نشان دادن
او به فرزندش جهان را نشان میدهد.

انتظار داشتن
خواهرم منتظر فرزند است.

غلبه کردن
ورزشکاران بر آبشار غلبه کردند.

اخراج کردن
رئیس او را اخراج کرده است.

اعتماد کردن
ما همه به یکدیگر اعتماد داریم.
