لغت
اسلونیایی – تمرین افعال

احساس کردن
او اغلب احساس تنهایی میکند.

ترک کردن
گردشگران در ظهر ساحل را ترک میکنند.

دراز کشیدن
قلعه در آنجا است - دقیقاً مقابل است!

بحران کردن
همکاران مشکل را بحران میکنند.

کنار گذاشتن
من میخواهم هر ماه کمی پول برای بعداً کنار بگذارم.

نفرت داشتن
این دو پسر از یکدیگر نفرت دارند.

وارد کردن
برف داشت میبارید و ما آنها را وارد کردیم.

اجازه دادن
پدر به او اجازه استفاده از کامپیوتر خود را نداد.

غذا دادن
بچهها به اسب غذا میدهند.

باعث شدن
شکر بسیاری از بیماریها را ایجاد میکند.

مطرح کردن
چند بار باید این استدلال را مطرح کنم؟
