لغت
اسلونیایی – تمرین افعال

آویخته شدن
یخها از سقف آویخته شدهاند.

فرار کردن
بعضی بچهها از خانه فرار میکنند.

مخلوط کردن
تو میتوانی یک سالاد سالم با سبزیجات مخلوط کنی.

با کسی حرف زدن
کسی باید با او حرف بزند؛ او خیلی تنها است.

تقسیم کردن
آنها کارهای خانگی را بین خودشان تقسیم میکنند.

آویختن
هر دو بر روی شاخ آویختهاند.

قرار گذاشتن
دوست من امروز من را قرار گذاشت.

دنبال کردن
سگ من هنگام دویدن من را دنبال میکند.

زدن
قطار به ماشین زد.

یادآوری کردن
رایانه به من قرارهایم را یادآوری میکند.

ورشکست شدن
تجارت احتمالاً به زودی ورشکست میشود.
