لغت
آلبانیایی – تمرین افعال

سوزاندن
آتش بخش زیادی از جنگل را خواهد سوزاند.

سوار شدن
آنها به تندی سوار میشوند.

مالک بودن
من یک ماشین اسپرت قرمز دارم.

ذخیره کردن
دختر در حال ذخیره کردن پول جیبی خود است.

مرتب کردن
او دوست دارد تمبرهای خود را مرتب کند.

نیاز داشتن
من فوراً به تعطیلات نیاز دارم؛ باید بروم!

دعوت کردن
ما شما را به مهمانی شب سال نو دعوت میکنیم.

سفر کردن
ما دوست داریم از اروپا سفر کنیم.

اتفاق افتادن
چیز بدی اتفاق افتاده است.

تعلق داشتن
همسر من متعلق به من است.

اصلاح کردن
معلم مقالات دانشآموزان را اصلاح میکند.
