لغت
آلبانیایی – تمرین افعال

مرتب کردن
او دوست دارد تمبرهای خود را مرتب کند.

تولید کردن
میتوان با رباتها ارزانتر تولید کرد.

گزارش دادن
او اسکندال را به دوستش گزارش داد.

پوشاندن
او موهای خود را میپوشاند.

املاء کردن
کودکان در حال یادگیری املاء هستند.

رمزگشایی کردن
او با یک ذرهبین کوچکترین چاپ را رمزگشایی میکند.

نگاه کردن
او از دوربین نگاه میکند.

محدود کردن
در یک رژیم غذایی، باید میزان غذای خود را محدود کنید.

آموزش دادن
او جغرافیا میآموزد.

مرتب کردن
من هنوز باید کاغذهای زیادی را مرتب کنم.

حمایت کردن
ما از خلاقیت فرزندمان حمایت میکنیم.
