لغت
آلبانیایی – تمرین افعال

دلتنگ شدن
او به دوست دخترش خیلی دلتنگ است.

وارد کردن
نباید چیزا به خانه بیاوریم.

بیرون دویدن
او با کفشهای جدید بیرون میدود.

فهمیدن
نمیتوان همه چیزها در مورد کامپیوترها را فهمید.

بررسی کردن
او بررسی میکند که چه کسی در آنجا زندگی میکند.

تکرار کردن
طوطی من میتواند نام من را تکرار کند.

قرار گرفتن
یک مروارید در داخل صدف قرار دارد.

نگاه کردن
آنها به هم مدت طولانی نگاه کردند.

زایمان کردن
او به زودی زایمان میکند.

برگشتن
معلم مقالات را به دانشآموزان برمیگرداند.

نگاه کردن
او به دره پایین نگاه میکند.
