لغت
آلبانیایی – تمرین افعال

انجام دادن
او تعمیرات را انجام میدهد.

اشتباه کردن
من واقعاً در آنجا اشتباه کردم!

کاوش کردن
فضانوردان میخواهند فضای بیرونی را کاوش کنند.

انتظار کشیدن
ما هنوز باید یک ماه صبر کنیم.

نوشتن به
او هفته پیش به من نوشت.

منتظر ماندن
کودکان همیشه منتظر برف هستند.

ادامه دادن
کاروان سفر خود را ادامه میدهد.

انتخاب کردن
انتخاب کردن آن یکی درست سخت است.

عبور کردن
آیا گربه میتواند از این سوراخ عبور کند؟

آویختن
در زمستان، آنها یک خانه پرنده را میآویزند.

پخش کردن
او بازوهایش را به گستره میپاشد.
