لغت
آلبانیایی – تمرین افعال

نگه داشتن
من پولم را در میز کنار تخت نگه میدارم.

متوجه شدن
پسر من همیشه همه چیز را متوجه میشود.

کار کردن
او بهتر از مردی کار میکند.

شمردن
او سکهها را میشمارد.

سخنرانی کردن
سیاستمدار در مقابل بسیاری از دانشآموزان سخنرانی میکند.

دریافت کردن
من میتوانم اینترنت بسیار سریعی دریافت کنم.

دور انداختن
او روی پوست موزی که دور انداخته شده است قدم میزند.

اجازه دادن
او برای بادکنک خود اجازه پرواز میدهد.

آسیب دیدن
در تصادف، دو ماشین آسیب دیدند.

فرستادن
این شرکت کالاها را به سراسر جهان میفرستد.

تأیید کردن
او توانست خبر خوب را به شوهرش تأیید کند.
