لغت
آلبانیایی – تمرین افعال

بد زدن
همکلاسیها در مورد او بد میزنند.

خوردن
جوجهها دانهها را میخورند.

دوست داشتن
او شکلات را بیش از سبزیجات دوست دارد.

رفتن
دریاچهای که اینجا بود به کجا رفت؟

ارزیابی کردن
او عملکرد شرکت را ارزیابی میکند.

پوشاندن
او موهای خود را میپوشاند.

نگاه کردن
من میتوانستم از پنجره به ساحل نگاه کنم.

آسیب دیدن
در تصادف، دو ماشین آسیب دیدند.

خواندن
کودکان یک ترانه میخوانند.

ورزش کردن
ورزش کردن شما را جوان و سالم نگه میدارد.

زخمی کردن
او میخ را از دست داد و خودش را زخمی کرد.
