لغت
آلبانیایی – تمرین افعال

اشتباه کردن
من واقعاً در آنجا اشتباه کردم!

اخراج کردن
رئیس من مرا اخراج کرده است.

استخدام کردن
متقاضی استخدام شد.

با هم آمدن
زیباست وقتی دو نفر با هم میآیند.

کمک کردن
همه به نصب چادر کمک میکنند.

وارد کردن
نباید روغن را در زمین وارد کرد.

تحویل دادن
او پیتزا به خانهها تحویل میدهد.

مبارزه کردن
اداره آتشنشانی آتش را از هوا مبارزه میکند.

ذخیره کردن
دختر در حال ذخیره کردن پول جیبی خود است.

قبول کردن
بعضی از مردم نمیخواهند حقیقت را قبول کنند.

ایستادن
کوهنوردی روی قله ایستاده است.
