لغت
آلبانیایی – تمرین افعال

تحویل دادن
فرد تحویل کننده غذا را میآورد.

بهبود بخشیدن
او میخواهد به فیگور خود بهبود ببخشد.

بحران کردن
همکاران مشکل را بحران میکنند.

دور زدن
آنها دور درخت میروند.

گوش دادن
او گوش میدهد و یک صدا میشنود.

استخدام کردن
متقاضی استخدام شد.

نوشتن
او یک نامه مینویسد.

پیشنهاد دادن
تو به من برای ماهیام چه پیشنهاد میدهی؟

تکمیل کردن
آیا میتوانی پازل را تکمیل کنی؟

رد کردن
کودک غذای خود را رد میکند.

همراهی کردن
دوست دخترم دوست دارد همراه من به خرید بیاید.
