لغت

تايلندی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/127720613.webp
دلتنگ شدن
او به دوست دخترش خیلی دلتنگ است.
cms/verbs-webp/101765009.webp
همراهی کردن
سگ با آنها همراهی می‌کند.
cms/verbs-webp/80060417.webp
دور کردن
او با اتومبیلش دور می‌زند.
cms/verbs-webp/3819016.webp
از دست دادن
او فرصت گل زدن را از دست داد.
cms/verbs-webp/74176286.webp
محافظت کردن
مادر از فرزند خود محافظت می‌کند.
cms/verbs-webp/105854154.webp
محدود کردن
حصارها آزادی ما را محدود می‌کنند.
cms/verbs-webp/62175833.webp
کشف کردن
دریانوردان یک سرزمین جدید کشف کرده‌اند.
cms/verbs-webp/109099922.webp
یادآوری کردن
رایانه به من قرار‌هایم را یادآوری می‌کند.
cms/verbs-webp/8482344.webp
بوسیدن
او نوزاد را می‌بوسد.
cms/verbs-webp/120686188.webp
مطالعه کردن
دخترها دوست دارند با هم مطالعه کنند.
cms/verbs-webp/77738043.webp
شروع کردن
سربازها شروع می‌کنند.
cms/verbs-webp/103992381.webp
پیدا کردن
او در خود را باز پیدا کرد.