لغت
تايلندی – تمرین افعال

گفتن
او به او یک راز میگوید.

تحویل دادن
پیک پیتزا پیتزا را تحویل میدهد.

اجازه دادن
نباید اجازه دهید افسردگی رخ دهد.

مالک بودن
من یک ماشین اسپرت قرمز دارم.

خواندن
من بدون عینک نمیتوانم بخوانم.

اخراج کردن
رئیس من مرا اخراج کرده است.

چاپ کردن
کتابها و روزنامهها چاپ میشوند.

متعجب کردن
او والدین خود را با یک هدیه متعجب کرد.

از دست دادن
او فرصت گل زدن را از دست داد.

ترک کردن
ترک کردن سیگار!

فرار کردن
پسرم میخواست از خانه فرار کند.
