لغت
تايلندی – تمرین افعال

بیرون آوردن
من قبضها را از کیف پولم بیرون میآورم.

برداشتن
او چیزی از یخچال بر میدارد.

کار کردن روی
او باید روی تمام این پروندهها کار کند.

خلاصه کردن
شما باید نکات کلیدی این متن را خلاصه کنید.

کاوش کردن
فضانوردان میخواهند فضای بیرونی را کاوش کنند.

توضیح دادن
پدربزرگ به نوهاش دنیا را توضیح میدهد.

نیاز داشتن
من فوراً به تعطیلات نیاز دارم؛ باید بروم!

نگاه کردن
او به دره پایین نگاه میکند.

اثبات کردن
او میخواهد یک فرمول ریاضی را اثبات کند.

پریدن بر
ورزشکار باید از مانع بپرد.

ترجمه کردن
او میتواند بین شش زبان ترجمه کند.
