لغت
تايلندی – تمرین افعال

آموزش دادن
او جغرافیا میآموزد.

بهبود بخشیدن
او میخواهد به فیگور خود بهبود ببخشد.

خوردن
جوجهها دانهها را میخورند.

گذشتن
قطار از کنار ما میگذرد.

گریه کردن
کودک در وان حمام گریه میکند.

اصلاح کردن
معلم مقالات دانشآموزان را اصلاح میکند.

نظارت کردن
همه چیز در اینجا توسط دوربینها نظارت میشود.

آزمایش کردن
ماشین در کارگاه آزمایش میشود.

مالک بودن
من یک ماشین اسپرت قرمز دارم.

ضمانت کردن
بیمه در موارد تصادف محافظت را ضمانت میکند.

گفتن
او به او یک راز میگوید.
