لغت
ترکی استانبولی – تمرین افعال

به خوبی دیدن
من با عینک جدیدم همه چیز را به خوبی میبینم.

مرتب کردن
او دوست دارد تمبرهای خود را مرتب کند.

آویختن
هر دو بر روی شاخ آویختهاند.

لمس کردن
او به طور محبتآمیز به او لمس میکند.

برگشتن
سگ اسباببازی را برمیگرداند.

گم شدن
کلید من امروز گم شده!

دروغ گفتن
او به همه دروغ گفت.

همراه آوردن
او همیشه برای او گل میآورد.

تمیز کردن
او آشپزخانه را تمیز میکند.

تغییر کردن
به خاطر تغییرات اقلیمی، بسیار چیزها تغییر کرده است.

آویخته شدن
گهواره از سقف آویخته شده است.
