لغت
اکراينی – تمرین افعال

حرکت کردن
وقتی چراغ عوض شد، اتومبیلها حرکت کردند.

رانده شدن
متاسفانه هنوز بسیاری از حیوانات توسط ماشینها رانده میشوند.

ترسیدن
ما میترسیم که این فرد جدی آسیب دیده باشد.

شماره گرفتن
او تلفن را برداشت و شماره را وارد کرد.

راه یافتن
من میتوانم خوب در یک هزارتو مسیر بیابم.

پیچیدن به
آنها به یکدیگر پیچیدهاند.

وزن کاهیدن
او زیاد وزن کاهیده است.

بازی کردن
کودک ترجیح میدهد تنها بازی کند.

گپ زدن
آنها با یکدیگر گپ میزنند.

خواستن
نوعه من از من زیاد میخواهد.

دور انداختن
او روی پوست موزی که دور انداخته شده است قدم میزند.
