لغت
ويتنامی – تمرین افعال

دویدن
او هر صبح روی ساحل میدود.

صدا دادن
صدای او فوقالعاده است.

با خود بردن
ما یک درخت کریسمس با خود بردیم.

محافظت کردن
یک کلاه باید از تصادفها محافظت کند.

جمع کردن
ما باید تمام سیبها را جمع کنیم.

با کسی حرف زدن
کسی باید با او حرف بزند؛ او خیلی تنها است.

فرستادن
این بسته به زودی فرستاده میشود.

با هم آمدن
زیباست وقتی دو نفر با هم میآیند.

دریافت کردن
او در سنین پیری بازنشستگی خوبی دریافت میکند.

وارد کردن
من قرار را در تقویم خود وارد کردهام.

راندن
گلهداران با اسبها گاوها را میرانند.
