لغت
ويتنامی – تمرین افعال

بالا آوردن
او بسته را به طرف پلهها میبرد.

پایان یافتن
مسیر اینجا پایان مییابد.

محافظت کردن
کودکان باید محافظت شوند.

بیرون کشیدن
پریز بیرون کشیده شده!

مست شدن
او مست شد.

حمل کردن
خر از یک بار سنگین حمل میکند.

فرستادن
من به شما یک نامه میفرستم.

تکمیل کردن
او هر روز مسیر دویدنش را تکمیل میکند.

استخدام کردن
متقاضی استخدام شد.

جستجو کردن
دزد در خانه جستجو میکند.

نزدیک شدن
حلزونها به یکدیگر نزدیک میشوند.
