لغت
ويتنامی – تمرین افعال

برگشتن
سگ اسباببازی را برمیگرداند.

با کسی حرف زدن
کسی باید با او حرف بزند؛ او خیلی تنها است.

زایمان کردن
او به زودی زایمان میکند.

کم کار کردن
ساعت چند دقیقه کم کار میکند.

قرار گرفتن
یک مروارید در داخل صدف قرار دارد.

زنگ زدن
دختر دارد به دوستش زنگ میزند.

آموزش دادن
او به فرزندش شنا زدن را آموزش میدهد.

تمیز کردن
او آشپزخانه را تمیز میکند.

استفاده کردن
او روزانه از محصولات آرایشی استفاده میکند.

فریاد زدن
اگر میخواهید شنیده شوید، باید پیام خود را به طور بلند فریاد بزنید.

گوش دادن
او به او گوش میدهد.
