لغت
زبان چینی – تمرین افعال

تشکیل دادن
ما با هم یک تیم خوب تشکیل میدهیم.

اجازه دادن
پدر به او اجازه استفاده از کامپیوتر خود را نداد.

وارد کردن
برف داشت میبارید و ما آنها را وارد کردیم.

وارد کردن
لطفاً الان کد را وارد کنید.

بالا آمدن
او دارد از پلهها بالا میآید.

دراز کشیدن
آنها خسته بودند و دراز کشیدند.

مدیریت کردن
باید با مشکلات مدیریت کرد.

نزدیک بودن
یک فاجعه نزدیک است.

برش زدن به اندازه
پارچه به اندازه برش زده میشود.

اقامت یافتن
ما در یک هتل ارزان اقامت یافتیم.

بیدار شدن
او تازه بیدار شده است.
