لغت
یادگیری افعال – فرانسوی

rappeler
L’ordinateur me rappelle mes rendez-vous.
یادآوری کردن
رایانه به من قرارهایم را یادآوری میکند.

quitter
Beaucoup d’Anglais voulaient quitter l’UE.
ترک کردن
بسیاری از انگلیسیها میخواستند از اتحادیه اروپا خارج شوند.

faire faillite
L’entreprise fera probablement faillite bientôt.
ورشکست شدن
تجارت احتمالاً به زودی ورشکست میشود.

étudier
Il y a beaucoup de femmes qui étudient à mon université.
مطالعه کردن
زنان زیادی در دانشگاه من مطالعه میکنند.

perdre du poids
Il a beaucoup perdu de poids.
وزن کاهیدن
او زیاد وزن کاهیده است.

cueillir
Elle a cueilli une pomme.
چیدن
او یک سیب چید.

découvrir
Mon fils découvre toujours tout.
متوجه شدن
پسر من همیشه همه چیز را متوجه میشود.

abattre
Le travailleur abat l’arbre.
قطع کردن
کارگر درخت را قطع میکند.

jeter
Ces vieux pneus doivent être jetés séparément.
دور انداختن
این تایرهای قدیمی لاستیکی باید جداگانه دور انداخته شوند.

annuler
Il a malheureusement annulé la réunion.
لغو کردن
متأسفانه او جلسه را لغو کرد.

importer
Nous importons des fruits de nombreux pays.
وارد کردن
ما میوه از بسیاری از کشورها وارد میکنیم.
