لغت
یادگیری افعال – فرانسوی

donner
Devrais-je donner mon argent à un mendiant?
دادن
آیا باید پول خود را به گدا بدهم؟

découvrir
Mon fils découvre toujours tout.
متوجه شدن
پسر من همیشه همه چیز را متوجه میشود.

résoudre
Il essaie en vain de résoudre un problème.
حل کردن
او بیفایده سعی میکند مشکل را حل کند.

transporter
Nous transportons les vélos sur le toit de la voiture.
حمل کردن
ما دوچرخهها را روی سقف ماشین حمل میکنیم.

écouter
Elle écoute et entend un son.
گوش دادن
او گوش میدهد و یک صدا میشنود.

laisser entrer
On ne devrait jamais laisser entrer des inconnus.
وارد کردن
نباید هرگز به ناشناختهها اجازه ورود دهید.

explorer
Les humains veulent explorer Mars.
کاوش کردن
انسانها میخواهند کره مریخ را کاوش کنند.

peindre
Je veux peindre mon appartement.
نقاشی کردن
میخواهم آپارتمانم را نقاشی کنم.

répéter
Pouvez-vous répéter, s’il vous plaît?
تکرار کردن
آیا میتوانید آن را تکرار کنید؟

rendre
Le professeur rend les dissertations aux étudiants.
برگشتن
معلم مقالات را به دانشآموزان برمیگرداند.

travailler
Elle travaille mieux qu’un homme.
کار کردن
او بهتر از مردی کار میکند.
