لغت

도착하다

그는 딱 맞춰서 도착했다.

dochaghada

geuneun ttag majchwoseo dochaghaessda.

---

رسیدن

او دقیقاً به موقع رسید.

바스라다

내 발 아래로 잎사귀가 바스라진다.

baseulada

nae bal alaelo ipsagwiga baseulajinda.

---

خش خش کردن

برگ‌ها زیر پاهای من خش خش می‌کنند.

수행하다

그는 수리를 수행합니다.

suhaenghada

geuneun sulileul suhaenghabnida.

---

انجام دادن

او تعمیرات را انجام می‌دهد.

채팅하다

학생들은 수업 중에 채팅해서는 안됩니다.

chaetinghada

hagsaengdeul-eun sueob jung-e chaetinghaeseoneun andoebnida.

---

گپ زدن

دانش‌آموزان نباید در کلاس گپ بزنند.

훈련시키다

개는 그녀에게 훈련시킨다.

hunlyeonsikida

gaeneun geunyeoege hunlyeonsikinda.

---

آموزش دادن

سگ توسط او آموزش داده شده است.

비평하다

상사는 직원을 비평한다.

bipyeonghada

sangsaneun jig-won-eul bipyeonghanda.

---

انتقاد کردن

رئیس از کارمند انتقاد می‌کند.

이기다

그는 테니스에서 상대방을 이겼다.

igida

geuneun teniseueseo sangdaebang-eul igyeossda.

---

زدن

او در تنیس حریف خود را زد.

대여하다

그는 차를 대여했다.

daeyeohada

geuneun chaleul daeyeohaessda.

---

اجاره گرفتن

او یک ماشین اجاره گرفت.

덮다

그녀는 머리카락을 덮는다.

deopda

geunyeoneun meolikalag-eul deopneunda.

---

پوشاندن

او موهای خود را می‌پوشاند.

진전하다

달팽이는 느리게만 진전한다.

jinjeonhada

dalpaeng-ineun neuligeman jinjeonhanda.

---

پیشرفت کردن

حلزون‌ها فقط به آهستگی پیشرفت می‌کنند.

열다

이 금고는 비밀 코드로 열 수 있다.

yeolda

i geumgoneun bimil kodeulo yeol su issda.

---

باز کردن

گاوصندوق با کد رمز می‌تواند باز شود.

분해하다

우리 아들은 모든 것을 분해한다!

bunhaehada

uli adeul-eun modeun geos-eul bunhaehanda!

---

باز کردن

پسرمان همه چیزها را باز می‌کند!