لغت
یادگیری افعال – لهستانی

wołać
Chłopiec woła tak głośno, jak tylko potrafi.
فریاد زدن
پسر به همه توان خود فریاد میزند.

czyścić
Ona czyści kuchnię.
تمیز کردن
او آشپزخانه را تمیز میکند.

wyłączyć
Ona wyłącza budzik.
خاموش کردن
او ساعت زنگدار را خاموش میکند.

wyskoczyć
Ryba wyskakuje z wody.
پریدن بیرون
ماهی از آب بیرون میپرد.

odkrywać
Marynarze odkryli nową ziemię.
کشف کردن
دریانوردان یک سرزمین جدید کشف کردهاند.

wynajmować
On wynajmuje swój dom.
اجاره دادن
او خانه خود را اجاره میدهد.

wyrzucać
On stąpa po wyrzuconej skórce od banana.
دور انداختن
او روی پوست موزی که دور انداخته شده است قدم میزند.

wyglądać
Jak wyglądasz?
شبیه بودن
تو شبیه چه چیزی هستی؟

produkować
Można produkować taniej z robotami.
تولید کردن
میتوان با رباتها ارزانتر تولید کرد.

uderzyć
Pociąg uderzył w samochód.
زدن
قطار به ماشین زد.

kłamać
On okłamał wszystkich.
دروغ گفتن
او به همه دروغ گفت.
