لغت
یادگیری افعال – پرتغالی (BR)

deitar
Eles estavam cansados e se deitaram.
دراز کشیدن
آنها خسته بودند و دراز کشیدند.

viajar
Gostamos de viajar pela Europa.
سفر کردن
ما دوست داریم از اروپا سفر کنیم.

verificar
O dentista verifica os dentes.
بررسی کردن
دندانپزشک دندانها را بررسی میکند.

precisar
Estou com sede, preciso de água!
نیاز داشتن
من تشنهام، نیاز به آب دارم!

relatar
Ela relata o escândalo para sua amiga.
گزارش دادن
او اسکندال را به دوستش گزارش داد.

se virar
Ela tem que se virar com pouco dinheiro.
کنار آمدن
او باید با کمی پول کنار بیاید.

melhorar
Ela quer melhorar sua figura.
بهبود بخشیدن
او میخواهد به فیگور خود بهبود ببخشد.

querer sair
A criança quer sair.
خواستن بیرون رفتن
کودک میخواهد بیرون برود.

acontecer
O funeral aconteceu anteontem.
انجام شدن
مراسم تدفین روز پیش از دیروز انجام شد.

escolher
É difícil escolher o certo.
انتخاب کردن
انتخاب کردن آن یکی درست سخت است.

aproximar
Os caracóis estão se aproximando um do outro.
نزدیک شدن
حلزونها به یکدیگر نزدیک میشوند.
