शब्दावली
बांग्ला – क्रिया व्यायाम

سپردن
صاحبها سگهایشان را برای پیادهروی به من میسپارند.

ورود کردن
همسایههای جدید در طبقه بالا ورود میکنند.

برخاستن
متاسفانه هواپیمای او بدون او برخاسته است.

حرکت کردن
برادرزادهام حرکت میکند.

حذف شدن
بسیاری از مواقع به زودی در این شرکت حذف خواهند شد.

ذکر کردن
رئیس ذکر کرد که او را اخراج خواهد کرد.

لغو شدن
پرواز لغو شده است.

اجازه داشتن
شما مجاز به کشیدن سیگار در اینجا هستید!

شروع شدن
با ازدواج، زندگی جدیدی شروع میشود.

اشتباه کردن
با دقت فکر کن تا اشتباه نکنی!

مصرف کردن
این دستگاه میزان مصرف ما را اندازهگیری میکند.
