शब्दावली

लातवियन – क्रिया व्यायाम

cms/verbs-webp/130938054.webp
پوشاندن
کودک خود را می‌پوشاند.
cms/verbs-webp/122470941.webp
فرستادن
من به شما یک پیام فرستادم.
cms/verbs-webp/120254624.webp
رهبری کردن
او از رهبری یک تیم لذت می‌برد.
cms/verbs-webp/38296612.webp
وجود داشتن
دایناسورها دیگر امروز وجود ندارند.
cms/verbs-webp/32685682.webp
آگاه بودن
کودک از جدال والدینش آگاه است.
cms/verbs-webp/103719050.webp
توسعه دادن
آن‌ها یک استراتژی جدید را توسعه می‌دهند.
cms/verbs-webp/120762638.webp
گفتن
من چیز مهمی دارم که به تو بگویم.
cms/verbs-webp/65313403.webp
پایین رفتن
او پایین پله‌ها می‌رود.
cms/verbs-webp/64278109.webp
خوردن
من سیب را خورده‌ام.
cms/verbs-webp/119235815.webp
دوست داشتن
او واقعاً اسبش را دوست دارد.
cms/verbs-webp/55788145.webp
پوشاندن
کودک گوش‌هایش را می‌پوشاند.
cms/verbs-webp/120193381.webp
ازدواج کردن
این زوج تازه ازدواج کرده‌اند.