शब्दावली
लातवियन – क्रिया व्यायाम

پوشاندن
کودک خود را میپوشاند.

فرستادن
من به شما یک پیام فرستادم.

رهبری کردن
او از رهبری یک تیم لذت میبرد.

وجود داشتن
دایناسورها دیگر امروز وجود ندارند.

آگاه بودن
کودک از جدال والدینش آگاه است.

توسعه دادن
آنها یک استراتژی جدید را توسعه میدهند.

گفتن
من چیز مهمی دارم که به تو بگویم.

پایین رفتن
او پایین پلهها میرود.

خوردن
من سیب را خوردهام.

دوست داشتن
او واقعاً اسبش را دوست دارد.

پوشاندن
کودک گوشهایش را میپوشاند.
