Rječnik

bengalski – Glagoli Vježba

cms/verbs-webp/113248427.webp
بردن
او تلاش می‌کند در شطرنج ببرد.
cms/verbs-webp/129203514.webp
گپ زدن
او اغلب با همسایه‌اش گپ می‌زند.
cms/verbs-webp/95938550.webp
با خود بردن
ما یک درخت کریسمس با خود بردیم.
cms/verbs-webp/102304863.webp
لگد زدن
مراقب باشید، اسب می‌تواند لگد بزند!
cms/verbs-webp/62069581.webp
فرستادن
من به شما یک نامه می‌فرستم.
cms/verbs-webp/109096830.webp
آوردن
سگ توپ را از آب می‌آورد.
cms/verbs-webp/91254822.webp
چیدن
او یک سیب چید.
cms/verbs-webp/111750395.webp
برگشتن
او نمی‌تواند به تنهایی برگردد.
cms/verbs-webp/101709371.webp
تولید کردن
می‌توان با ربات‌ها ارزان‌تر تولید کرد.
cms/verbs-webp/74693823.webp
نیاز داشتن
تو برای تغییر تایر به یک وینچ نیاز داری.
cms/verbs-webp/118861770.webp
ترسیدن
کودک در تاریکی می‌ترسد.
cms/verbs-webp/3270640.webp
تعقیب کردن
کابوی اسب‌ها را تعقیب می‌کند.