어휘

وصل کردن

این پل دو محله را به هم وصل می‌کند.

wsl kerdn

aan pel dw mhlh ra bh hm wsl ma‌kend.

연결하다

이 다리는 두 동네를 연결한다.

متوجه شدن

پسر من همیشه همه چیز را متوجه می‌شود.

mtwjh shdn

pesr mn hmashh hmh cheaz ra mtwjh ma‌shwd.

알아내다

내 아들은 항상 모든 것을 알아낸다.

نوشیدن

گاو‌ها آب را از رودخانه می‌نوشند.

nwshadn

guaw‌ha ab ra az rwdkhanh ma‌nwshnd.

마시다

소들은 강에서 물을 마신다.

طول کشیدن

طول کشید تا چمدان او بیاید.

twl keshadn

twl keshad ta chemdan aw baaad.

걸리다

그의 여행가방이 도착하는 데 오랜 시간이 걸렸다.

پریدن بلند

کودک بلند می‌پرد.

peradn blnd

kewdke blnd ma‌perd.

뛰어오르다

아이가 뛰어오른다.

جستجو کردن

آنچه را نمی‌دانی، باید جستجو کنی.

jstjw kerdn

ancheh ra nma‌dana, baad jstjw kena.

찾아보다

모르는 것은 찾아봐야 한다.

جواب دادن

دانش‌آموز به سوال جواب می‌دهد.

jwab dadn

dansh‌amwz bh swal jwab ma‌dhd.

답하다

학생은 질문에 답한다.

تولید کردن

می‌توان با ربات‌ها ارزان‌تر تولید کرد.

twlad kerdn

ma‌twan ba rbat‌ha arzan‌tr twlad kerd.

생산하다

로봇으로 더 싸게 생산할 수 있다.

نگاه کردن

او به دره پایین نگاه می‌کند.

nguah kerdn

aw bh drh peaaan nguah ma‌kend.

내려다보다

그녀는 계곡을 내려다본다.

پریدن بر

ورزشکار باید از مانع بپرد.

peradn br

wrzshkear baad az man’e bperd.

뛰어넘다

선수는 장애물을 뛰어넘어야 한다.

تشکر کردن

من از شما برای آن خیلی تشکر می‌کنم!

tshker kerdn

mn az shma braa an khala tshker ma‌kenm!

감사하다

너무 감사합니다!

تحویل دادن

دختر ما در تعطیلات روزنامه تحویل می‌دهد.

thwal dadn

dkhtr ma dr t’etalat rwznamh thwal ma‌dhd.

배달하다

우리 딸은 휴일 동안 신문을 배달합니다.