शब्दसंग्रह

अम्हारिक – क्रियापद व्यायाम

cms/verbs-webp/119188213.webp
رای دادن
رای‌دهندگان امروز راجع به آینده‌شان رای می‌دهند.
cms/verbs-webp/111750432.webp
آویختن
هر دو بر روی شاخ آویخته‌اند.
cms/verbs-webp/118765727.webp
بار آوردن
کار دفتری به او زیاد بار می‌آورد.
cms/verbs-webp/59552358.webp
مدیریت کردن
در خانواده شما کی پول را مدیریت می‌کند؟
cms/verbs-webp/124053323.webp
فرستادن
او یک نامه می‌فرستد.
cms/verbs-webp/64278109.webp
خوردن
من سیب را خورده‌ام.
cms/verbs-webp/105224098.webp
تأیید کردن
او توانست خبر خوب را به شوهرش تأیید کند.
cms/verbs-webp/104907640.webp
جمع کردن
کودک از مهدکودک جمع می‌شود.
cms/verbs-webp/108295710.webp
املاء کردن
کودکان در حال یادگیری املاء هستند.
cms/verbs-webp/61806771.webp
آوردن
پیک یک بسته می‌آورد.
cms/verbs-webp/60395424.webp
پریدن
کودک با شادی دارد می‌پرد.
cms/verbs-webp/122153910.webp
تقسیم کردن
آنها کارهای خانگی را بین خودشان تقسیم می‌کنند.