शब्दसंग्रह
चीनी (सरलीकृत) – क्रियापद व्यायाम

توضیح دادن
پدربزرگ به نوهاش دنیا را توضیح میدهد.

دروغ گفتن
گاهی اوقات در شرایط اضطراری باید دروغ گفت.

پارک کردن
دوچرخهها در مقابل خانه پارک شدهاند.

بردن
او تلاش میکند در شطرنج ببرد.

زدن
قطار به ماشین زد.

وزن کاهیدن
او زیاد وزن کاهیده است.

نمایش دادن
او دوست دارد پول خود را نمایش بدهد.

ورود کردن
همسایههای جدید در طبقه بالا ورود میکنند.

بهروز کردن
امروزه باید دانش خود را بهطور مداوم بهروز کنید.

خوردن
امروز چه میخواهیم بخوریم؟

پریدن بر
ورزشکار باید از مانع بپرد.
