Ordforråd

hebraisk – Verb Øvelse

cms/verbs-webp/99167707.webp
مست شدن
او مست شد.
cms/verbs-webp/122153910.webp
تقسیم کردن
آنها کارهای خانگی را بین خودشان تقسیم می‌کنند.
cms/verbs-webp/94796902.webp
بازگشتن
من نمی‌توانم راه بازگشت را پیدا کنم.
cms/verbs-webp/91930309.webp
وارد کردن
ما میوه از بسیاری از کشورها وارد می‌کنیم.
cms/verbs-webp/88806077.webp
برخاستن
متاسفانه هواپیمای او بدون او برخاسته است.
cms/verbs-webp/120509602.webp
بخشیدن
او هرگز نمی‌تواند به او برای این کار ببخشد!
cms/verbs-webp/44127338.webp
ترک کردن
او شغل خود را ترک کرد.
cms/verbs-webp/106622465.webp
نشستن
او در غروب آفتاب کنار دریا می‌نشیند.
cms/verbs-webp/79322446.webp
معرفی کردن
او دوست دختر جدیدش را به والدینش معرفی می‌کند.
cms/verbs-webp/75423712.webp
تغییر کردن
چراغ به سبز تغییر کرد.
cms/verbs-webp/8451970.webp
بحران کردن
همکاران مشکل را بحران می‌کنند.
cms/verbs-webp/38753106.webp
صحبت کردن
کسی نباید در سینما خیلی بلند صحبت کند.