Ordforråd
kannada – Verb Øvelse

انتظار کشیدن
او در انتظار اتوبوس است.

تحمل کردن
او به سختی میتواند درد را تحمل کند!

تعیین کردن
تاریخ در حال تعیین شدن است.

حمل کردن
کامیون کالاها را حمل میکند.

زندگی کردن
آنها در یک آپارتمان مشترک زندگی میکنند.

بیرون کشیدن
علفهای هرز باید بیرون کشیده شوند.

وارد کردن
نباید چیزا به خانه بیاوریم.

آسان بودن
سواری بر موج برای او آسان است.

زدن
قطار به ماشین زد.

نقاشی کردن
من برای تو یک تابلوی زیبا نقاشی کردهام!

فهمیدن
من سرانجام وظیفه را فهمیدم!
