Vocabulário
Estónio – Exercício de Verbos

دوباره دیدن
آنها سرانجام یکدیگر را دوباره میبینند.

یادآوری کردن
رایانه به من قرارهایم را یادآوری میکند.

گوش دادن
او به او گوش میدهد.

دانستن
او زیادی از کتابها را تقریباً حفظ میداند.

متقاعد کردن
او اغلب باید دخترش را برای خوردن متقاعد کند.

دعا کردن
او به آرامی دعا میکند.

سفر کردن
ما دوست داریم از اروپا سفر کنیم.

مرتبط بودن
همه کشورهای زمین با یکدیگر مرتبط هستند.

دویدن
ورزشکار دو میزند.

حل کردن
کارآگاه پرونده را حل کرده است.

سوزاندن
شما نباید پول را بسوزانید.
