Vocabular
Engleză (US) – Exercițiu pentru verbe

خودداری کردن
نمیتوانم پول زیادی خرج کنم؛ باید خودداری کنم.

سفارش دادن
او برای خودش صبحانه سفارش داد.

پریدن
کودک با شادی دارد میپرد.

مراقبت کردن
پسرمان از ماشین جدیدش خیلی خوب مراقبت میکند.

نزدیک شدن
شانس به سویت میآید.

گفتن
او به من یک راز گفت.

بهروز کردن
امروزه باید دانش خود را بهطور مداوم بهروز کنید.

انتظار کشیدن
ما هنوز باید یک ماه صبر کنیم.

نگاه کردن
آنها به هم مدت طولانی نگاه کردند.

حمل کردن
ما دوچرخهها را روی سقف ماشین حمل میکنیم.

اشتباه کردن
من واقعاً در آنجا اشتباه کردم!
