Vocabular
Kazahă – Exercițiu pentru verbe

گیر کردن
من گیر کردهام و راهی برای خروج پیدا نمیکنم.

استخدام کردن
شرکت میخواهد مردم بیشتری را استخدام کند.

حرکت کردن
حرکت کردن زیاد سالم است.

نگاه کردن
او از یک سوراخ نگاه میکند.

آمدن
خوشحالم که آمدی!

هم فکری کردن
در بازیهای کارت باید هم فکری کنید.

تصور کردن
او هر روز چیزی جدید تصور میکند.

امیدوار بودن
بسیاری امیدوارند که در اروپا آینده بهتری داشته باشند.

ترجمه کردن
او میتواند بین شش زبان ترجمه کند.

سیگار کشیدن
او یک پیپ سیگار میکشد.

تقلید کردن
کودک یک هواپیما را تقلید میکند.
